اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انجام

نویسه گردانی: ʼNJAM
انجام . [ اِ ] (ع مص ) برآمدن و طلوع شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آشکار شدن . و برآمدن . (از اقرب الموارد). || واشدن آسمان از ابر، یقال : انجمت السماء ایاماً ثم انجمت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) ۞ . واشدن آسمان از ابر. (آنندراج ). بازشدن آسمان و آشکار گردیدن ستاره ها. (از اقرب الموارد). || رفتن سرما و باران و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
انجام یافتن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) به انتها رسیدن و تمام شدن . (ناظم الاطباء). انجام شدن . (فرهنگ فارسی معین ).خاتمه یافتن . خاتمه پذیرفتن...
انجام و آغاز. [ اَوُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) اول و آخر : نجوید دگر پرده ٔ راز راخبرهای انجام و آغاز را.نظامی .
انجام ناپذیر. [اَ پ َ ] (نف مرکب ) غیرقابل اجرا. اجراناپذیر. پیش نرفتنی . (از لغات فرهنگستان ) (از فرهنگ فارسی معین ).
انجام شیرازی . [ اَ م ِ ] (اِخ ) عبدالرضا از شاعران قرن سیزدهم است . (از شکرستان پارس بنقل فرهنگ سخنوران ).
انجام پذیرفتن . [ اَ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) بپایان آمدن . خاتمه یافتن . امکان یافتن : چون امور عالم ... و مواد مشوشات ضمایر خلایق انجام پذ...
انجام ارسنجانی . [ اَ م ِاَ س َ ] (اِخ ) میرزا مصطفی خان برادر کوچکتر آغاز ارسنجانی ، از شاعران قرن سیزدهم هَ .ق . است . (از شکرستان پارس تألی...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.