ان شاء ا. [ اِ ئَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ شرطیة)
۞ کلمه ٔ غیرموصول
۞ که در مقام استقبال کارها استعمال می کنند؛ یعنی اگر بخواهد خدا. (ناظم الاطباء). اگر خدای خواهد. اگر خواهد
۞ . بخواست خدا. (یادداشت مؤلف )
: قاف تا قاف همه ملک جهان زان تو باد
خود همین دان که بود ارجو ان شأاﷲ.
منوچهری .
|| در تداول فارسی زبانان بجای آمین استعمال شود
۞ . (یادداشت مؤلف ). چنانکه در تداول عامه پس از دعایی که کسی کند مصاحبش گوید ان شأاﷲ ان شأاﷲ
: به خراسان شوم ان شاء اﷲ
چون خور آسان شوم ان شاء اﷲ...
چشم یارم همه بیماری و باز
همه درمان شوم ان شاء اﷲ.
خاقانی .
-
ان شاء اﷲ گفتن ؛ بزبان آوردن ان شأاﷲ. استثناء
۞ . و رجوع به استثناء شود.
-
امثال :
ان شأاﷲ گربه است . (از امثال و حکم مؤلف ). و رجوع به همین کتاب شود.