انشاع
نویسه گردانی:
ʼNŠAʽ
انشاع . [ اِ ] (ع مص ) دارو در کام ودهان و در بینی چکانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دارو در دهان ریختن . ایجار. (از اقرب الموارد). || بشربت بفریاد کسی رسیدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مزد فال گوی دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مزد حازی (کف بین ) را دادن . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
انشأا. [ اِ ئَل ْ لاه ] (از ع ، ق ) ان شاء اﷲ. رجوع به ماده ٔ بعد شود.
ان شاء ا. [ اِ ئَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ شرطیة) ۞ کلمه ٔ غیرموصول ۞ که در مقام استقبال کارها استعمال می کنند؛ یعنی اگر بخواهد خدا. (ن...