ایحاء
نویسه گردانی:
ʼYḤAʼ
ایحاء. (ع مص ) فرستادن .(آنندراج ): اوحی اﷲ؛ فرستاد بسوی وی و الهام کرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). وحی فرستادن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 23). الهام کردن . (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 23) (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || ترسناک گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || برانگیختن . || نوشتن . (از اقرب الموارد). || سخن پنهان گفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 23). القاء المعنی فی النفس بخفاء و سرعة. (تعریفات ). || اشارت کردن . (تاج المصادربیهقی ). || تفویض . واگذاردن . سپردن : که به وقت ایحاء شغل وزارت به صاحب صاحبقران و وزیر جهاندار جهانگیر از آسمان سعادت سلطنت از انحاءممالک جهت شدت وزارت و شرکت بر امر امارت صحبت او را از مواهب الهی دید. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 42).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ایهاء. (ع مص ) شکستن دست را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دریده گردانیدن ، یقال : اوهیت السقاء. (منتهی الارب ). درید...
ایها. [ اَی ْ ی ُ ] (ع حرف ندا) ای . این کلمه را در فصل میان حرف ندا و منادی آورند و در این صورت منادی را هم مرفوع و هم منصوب خوانند. (...
ایها. [ اَ ] (ع صوت ، اِ) لغت است در هیهات . (منتهی الارب ).
آیةا. [ ی َ تُل ْ لاه ] (ع اِ مرکب ) نشانه و حجت خدای . || (اِخ ) لقبی که آزادیخواهان بهر یک ازدو سید جلیل ، سیدعبداﷲ مجتهد بهبهانی و سیدمح...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نزدیکترین کلمه به هات کلمه ءات یا أتنا میباشد که معنای بده را نتیجه میدهد و هبوا هم فعل امر از ریشه هَبَّ،یَهُبُّ و مصدر هُبوب، به معنی بیدار شدن از ...