ایزار
نویسه گردانی:
ʼYZʼR
ایزار. (ع مص ) نیرومند گردانیدن . (ترجمان القرآن ). || در پناه آوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || استوار کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || بردن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). || پشتواره گردانیدن جهت کسی . || گران نمودن پشتواره را. || نهفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ایزار. (اِ) شلوار. زیرجامه . پوشش . پای ازار : آهن کن و ز جای بجه گرد برانگیزکخ کخ کن و برگرد و بدر بر پس ایزار. حقیقی صوفی .دست بدستار برد و...
عیزار. [ ع َ ] (ع ص ) سخت و استوار از هر چیزی . || کودک چست و سبکروح . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) نو...
عیزار. [ ع َ ] (اِخ ) ابن هارون بن عمران . نام پدر الیاس نبی علیه السلام است . (از منتهی الارب ).
ائزار. [ اِءْ ] (ع مص ) رجوع به ایزار شود.