باب
نویسه گردانی:
BAB
باب . (اِخ ) فرقه ٔ سبعیه از باب ، علی بن ابیطالب علیه السلام را خواهند و از ابواب گروه دعوت کنندگان سوی کیش خود را مقصوددارند. || هر یک از وکلای امام دوازدهم درغیبت . و آن درجه ای میان حجت جزایر و امام بوده است و شاید همان «حجت اعظم » باشد که طریقه ٔ صباحیه (پیروان حسن صباح ) بعنوان رئیس مجلس دعوت در مصر «داعی الدعاة» نامیده میشد که ظاهراً «باب » امام زمان و دربان دعوت او منظور است و از کتب ایشان درست واضح نیست که آیا «باب » که مرتبه ٔ آن بالاتر از حجت است از میان خود حجتهای دوازده گانه انتخاب میشده و یکی از آنها بوده یا غیر از دوازده حجت بوده است . (تقی زاده مقدمه ٔدیوان ناصرخسرو ص مح و پاورقی شماره ٔ1 همان صفحه ).
واژه های همانند
۳۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
باب سان مرتین . [ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به باب سان مارتین شود.
باب برطال باره . [ ب ِ ب ُرَ ] (اِخ ) از شهرهای واقع در کنار خط آهن بین رویس و برشلونه [ اسپانیا ]، سان فنسنت کالدَلس است و در آن ملتقی خط ف...
باب بن ذوالجرة. [ ب ُ ن ِ ذُل ْ ج ِرْ رَ ] (اِخ ) قاتل «شهرک (سهرک ) فارسی » در روز ریشهر.
باب خربةالهراس . [ ب ِ خ ُ ب َ تِل ْ ؟ ] (اِخ ) دروازه و کویی به بغداد. رجوع به عیون الانباء ج 1ص 303 و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 214 س...
باب سان مارتین . [ ب ِ ] (اِخ ) باب سان مرتین . از دروازه های مادرید (مجریط) بوده است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 346، 432، 446).
باب سوق السلطان . [ ب ِ قِس ْ س ُ ] (اِخ ) یکی از چهار دروازه ٔ سمت شرقی باروی بغداد : ... و چون خلافت به مستظهرباﷲ احمدبن المقتدی رسید آنرا...
باب الفتح الشرقی . [ بُل ْ ف َ حِش ْ ش َ قی ی ] (اِخ ) یکی از دروازه های زاهره در آندلس . در الحلل السندسیه شرحی در باب مراسم برافراشتن بی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
باب وادی الحجاره . [ ب ِ دِل ْ ح ِ رَ ] (اِخ ) از دروازه های مادرید (مجریط) بوده است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 346).
باب سانتو دومینگو. [ ب ِ ت ُ دُ گ ُ ] (اِخ )از دروازه های مادرید (مجریط) بوده است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 236).