اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باب

نویسه گردانی: BAB
باب . (اِخ ) رجوع به جعفر باب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۲ ثانیه
باب الصول . [ بُص ْ صو ] (اِخ ) از دروازه های مادرید (مجریط) است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 346).
باب الطاق . [ بُطْ طا ] (ع اِ مرکب ) آن در بزرگ که درونش طاق نهند چون در سلاطین و ملوک درباردار. (آنندراج ). در بزرگ که طاق بر آن بندند چ...
باب الطاق . [ بُطْ طا ] (اِخ ) محله ایست بزرگ ببغداد در جانب شرقی معروف بطاق اسماء. (معجم البلدان ) (تجارب الامم چاپ عکسی لیدن ص 38، 551). ...
باب الطاق . [ بُطْ طا ] (اِخ ) محلی به سمرقند :... و آن نهر (سغد یا زرافشان ) در میان بازار روان بود در محلی معروف به باب الطاق که آبادترین ...
باب الطاق . [ بُطْ طا ] (اِخ ) موضعی بگرگان نزدیک شوش . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 90).
باب الطیب . [ بُطْ طی ] (اِخ ) یکی از سیزده مشهد بنام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب به بصره ، و آن مشهدی است در پهلوی مسجد جامع. (سفرنامه ٔ...
باب العید. [ بُل ْ ] (اِخ ) یکی از ده دروازه ٔ قصر المعز لدین اﷲ در مصر : ... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک را نامی بدین تف...
باب العین . [ بُل ْ ع َ ] (اِخ ) یک از نه دروازه ٔ بیت المقدس : ... و در پهنای مسجد دریست مشرقی که آنرا باب العین گویند که چون از این در ب...
باب الغلة. [ بُل ْ ؟ ] (اِخ ) دروازه ای به بغداد. (عیون الانباء ج 1 ص 303).
باب عمان . [ ب ِ ع ُم ْ ما ] (اِخ ) دروازه و کویی به بغداد. (تجارب الامم چ عکسی لیدن ج 2 ص 331، 559).
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۳۳ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.