بات
نویسه گردانی:
BAT
بات . [ بات ت ] (ع ص ) لاغر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنکه بر نتواند خاست از نزاری . || منقطع، و منه طلاق بات و بیع بات . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). طلاق بات یعنی طلاق بائن که رجعت در آن روا نباشد.و بیع بات ، معامله ای که اختیار فسخ در آن نبود. || سخت گول . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). احمق .
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
بات . (ع اِ) کاروانسرا. مهمانخانه . (ناظم الاطباء).
بات . (اِخ ) ۞ بَث . باث . نام شهریست در انگلستان که در ناحیه ٔ سمرست ۞ بر نهر آون ۞ در 17هزارگزی مشرق بریستول و در 160هزارگزی جنوب غ...
بات . (اِخ ) نام شهر و بندری در ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی است در جمهوری مِین ۞ ، بر نهر کنبک ۞ ، دارای 14700 تن نفوس و مرکز ساختن کشت...
رباتهای سایبری ویکیپدیا، ابزارها و فرایندهایی هستند که برای برقرار کردن ارتباط بهصورت اتوماتیک با ویکیپدیا به عنوان ویرایشگرانی که بشر آنها را هدا...
بات های اینترنتی که وب روبوت، دبلیو دبلیو دبلیو روبوت یا صرفا روبوت نامیده می شوند برنامه های نرم افزاری اند که در پهنه شبکه جهانی رایانه ای فعالیت ها...
بات های اینترنتی که وب روبوت، دبلیو دبلیو دبلیو روبوت یا صرفا روبوت نامیده می شوند برنامه های نرم افزاری اند که در پهنه شبکه جهانی رایانه ای فعالیت ها...
بات تا. [ ] (اِخ ) نام پدر فری تیما مادر آرک زیلاس ، پادشاه سیرن که مردم وی را بواسطه ٔ سخت گیریها بیرون کردند و او به برقه رفته در آنجا کش...
ارته بات . [ اَ ت َ ] (اِخ ) ۞ نام پدر فَرنازاتر رئیس هندوان در جنگ خشیارشا با یونانیان . (ایران باستان ص 733).
بات کیلکای . (اِخ ) نام یکی از اجداد مادری قتلق . صاحب حبیب السیر آرد: ... پدر قتلق سلطان بیگم امیرزاده علی بن امیرزاده اسکندر بود از قوم ا...
باط.(اِ) شادمانی باشد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 228).