بادی
نویسه گردانی:
BADY
بادی . (ص نسبی ) منسوب به باد.
- انجیر بادی ، تین بادی ؛ انجیر پیش رس و انجیر بادی در فارس معدودی ثمر انجیر است که پیش از رسیدن دیگر انجیرهای درختی پوچ و پرباد و کم مزه رسد.
- بواسیر بادی ؛ نوعی از بواسیر.
- چراغ بادی ؛ چراغ سیمی (در تداول عامه ). چراغ فنری .
- کشتی بادی ؛ کشتی دارای بادبان . کشتی باشراع .
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
چراغ بادی . [ چ َ / چ ِ غ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ چراغی که در جای بدون سقف روشن کنند و برای اینکه از باد خاموش نشود محفظه ای برای ...
نکته ٔ بادی . [ ن ُ ت َ / ت ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سخن ملایم و دلپذیر. || سخنان لاف و گزاف و دروغ ۞ . (برهان قاطع) (آنندراج ).
خانه بر بادی . [ ن َ / ن ِ ب َ ] (حامص مرکب ) حالت خانه بر باد بودن . رجوع به «خانه بر باد بودن » شود.
در پارسی " نیژنگ پسین" خوانده می شده... نیژنگ به معنی مرحله بوده است.
لا نبی بعدی . [ ن َ بی ی َ ب َ ] (ع جمله ٔاسمیه ) (حدیث ) پیامبری پس از من نباشد : در شعر سه تن پیمبرانندقولی است که جملگی برآنندهر چند که...
پِطرُس (به لاتین: Petrus) یا شمعون، یکی از دوازده حواری عیسی مسیح، رهبران کلیسای مسیحیت اولیه بودند. کلیسای کاتولیک رومی او را نخستین پاپ میدانند که ...
شبهای محلهها و خیابانهای تهران، در سالهای میانی پادشاهی قاجاریه، تاریک بود و رهگذران ناگزیر بودند که چراغ و فانوس در دست، آمد و شد کنند. تا آنکه د...