گفتگو درباره واژه گزارش تخلف باز جره نویسه گردانی: BAZ JRH باز جره . [ زِ ج ُرْ رَ / رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی باز. شاهین : از شکوه عدل و امن او تذرو و کبک راباز جره زقه داد و چرغ زیر پر گرفت .مسعود سعد. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی جره باز جره باز. [ ج ُرْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) باز سپید نر و چست و چالاک و جلد و تیزو تند. (ناظم الاطباء). باز سپید و آن را شاهباز نیزگویند و تعریبش زرق ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود