اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باغ

نویسه گردانی: BAḠ
باغ . (اِخ ) دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد که در 3 هزارگزی خاور سردشت و یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ سردشت به مهابادواقع است . ناحیه ای است کوهستانی و جنگلی و سردسیر با 98 تن سکنه و آب آن از رودخانه ٔ سردشت تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و توتون و کتیرا و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
کاغذین باغ .[ غ َ ] (اِ مرکب ) تختهای گل کاغذ که در شادیها و جشن عروسیها سازند. (بهار عجم ) (آنندراج ) : کاغذین باغم سراپا چون نباشم زخمدارجز...
اغ امین‌السلطان لاله زار یا باغ اتحادیه وقتی ناصر الدین شاه قاجار پس از سفر فرنگ به هوای احداث شانزه لیزه در تهران، از میانه باغ بزرگ لاله زار، خیابا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
باغ خوبانه . [ ن َ ] (اِخ ) باغی در هشت فرسخی تبریز که به نجمیه نیز اشتهار یافته است . رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 500 و رجوع به ب...
باغ جلودار. [ غ ِ ج ُ ] (اِخ ) از آثار دوره ٔ صفوی در شهر اصفهان است .
باغ پیروزی .[ غ ِ ] (اِخ ) باغی به غزنین که محل نشاط و شراب و هم چنین انجام تشریفات رسمی زمان غزنویان ، خصوصاً سلطان مسعود غزنوی بوده ...
باغ بهلگرد. [ ب ِ هَِ گ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که 24 هزارگزی جنوب خاور بیرجند واقع است . ناحی...
باغ بیابان . (اِخ ) ده کوچکی است از دهن اسفندقه بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 107 هزارگزی جنوب ساردوئیه و 9 هزارگزی جنوب راه فرعی ...
باغ پاسلاد. (اِخ ) دهی است در فارس که چهار فرسخ میانه ٔ شمال و مغرب قیر است . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
باغ بیدادی . (اِخ )نام محلی از رستاق طبرش (تفرش ). (تاریخ قم ص 120).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.