باغ
نویسه گردانی:
BAḠ
باغ . (اِخ ) دهی است از دهستان قائد رحمت بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد که در 20 هزارگزی شمال خاوری زاغه و 11 هزارگزی شمال راه شوسه ٔخرم آباد به بروجرد واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر با 215 تن سکنه و آب آن از چشمه عوض تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی و جاجیم بافی و راهش مالرو است . ساکنین آن از طایفه ٔ قائدرحمت میباشند و ییلاق و قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
باغ انار. [ اَ ] (اِخ ) از قراء کوارفارس و در نیم فرسخی مغربی کوار است . (از فارسنامه ٔناصری ص 262). دهی است از دهستان کواربخش سروستان شهر...
باغ انار. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 36 هزارگزی خاور فهلیان و حاشیه ٔ جنوبی رودخانه ٔ ...
باغ آسیا. [ غ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش جویمند شهرستان گناباد که در 40 هزارگزی شمال جویمند بر سر راه شوسه ٔ عمومی بجستان در ...
باغ ابهل . [ ] (اِخ ) نام محلی از رستاق قاسان . رجوع به تاریخ قم ص 118 شود.
باغ احمد. [ غ ِ اَ م َ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت که در 53 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 5 هزارگز...
باغ بلبل . [ غ ِ ب ُ ب ُ ] (اِخ ) باغی است در صفاهان . (آنندراج ). باغی بمساحت هشتاد و پنجهزار گز مربع که در مشرق چهارباغ قدیم اصفهان بوده ...
باغ بمید. [ ب َ ] (اِخ ) نام آبادیی نزدیک سیرجان قدیم . سیرجان قدیم در محل قلعه سنگ بود و بفرمان ایدکو آن شهر خراب و مردمش به باغ بمید ...
باغ بزرگ . [ غ ِ ب ُ زُ ] (اِخ ) باغی بوده است به بلخ بعهد غزنویان [ : مسعود ] به کوشک در عبدالاعلی مقام کرد یکهفته و پس به باغ بزرگ ...
باغ بدره . [ ] (اِخ ) نام آبادی بین تخت جمشید و سیوند که آتشکده ای در آنجا برجای مانده است . (از گزارشهای باستانشناسی ج 4 ص 96).
باغ بالا. [ غ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاگریوه بخش ملاوی شهرستان خرم آباد که در 15 هزارگزی جنوب ملاوی و 6 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ ...