باغ
نویسه گردانی:
BAḠ
باغ . (اِخ ) دهی است از دهستان قائد رحمت بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد که در 20 هزارگزی شمال خاوری زاغه و 11 هزارگزی شمال راه شوسه ٔخرم آباد به بروجرد واقع است . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر با 215 تن سکنه و آب آن از چشمه عوض تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی و جاجیم بافی و راهش مالرو است . ساکنین آن از طایفه ٔ قائدرحمت میباشند و ییلاق و قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه
باغ دراز. [ دِ ](اِخ ) دهی است جزء دهستان دلفارد بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت ، که در 94 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و8 هزارگزی راه مالرو...
باغ خواص . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران که در 8 هزارگزی باختر مرکز بخش و 7 هزارگزی راه شوسه واقع ...
باغ خونی . [ غ ِ ] (اِخ ) باغی مشهور در مشهد که دیر زمانی قنسولخانه ٔ دولت اتحاد جماهیر شوروی در آن بود. و در زمان مرحوم کلنل محمدتقی خان ، ع...
باغ سنگی . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند که در 92 هزارگزی جنوب خاوری درمیان واقع است . ناحیه ای ا...
باغ سیاه . [ غ ِ ] (اِخ ) آبادیی در فارس نزدیک مزایجان دشت مرغاب . (از گزارشهای باستانشناسی ج 4 ص 29). نه فرسخ میانه ٔ جنوب و مشرق قاضیان...
باغ شعیب . [ غ ِ ش ُ ع َ ] (اِخ ) نام محلی از طسوج لنجرود [ قم ] . (تاریخ قم ص 113).
باغ شعیب . [ غ ِ ش ُ ع َ ] (اِخ ) نام یکی از دیههای الجبل [ قم ] . (تاریخ قم ص 136).
باغ شکری . [ غ ِ ش ِ ک َ ] (اِخ ) قریه ای است یک فرسنگی مشرق بوشهر. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
باغ شمال . [ غ ِ ش ِ ] (اِخ ) باغی است به تبریز که از عهد امرای آق قویونلو در تاریخ از آن نامبرده شده است . رجوع به تاریخ کرمان چ باستا...
باغ شمال . [ غ ِ ش ِ ] (اِخ ) یکی از باغهایی که امیرتیمور در سمرقند ساخته است و شرف الدین یزدی در ظفرنامه ج 1 ص 801، از آن نام میبرد و ممکن...