گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بال نویسه گردانی: BAL بال . (اِخ ) ۞ ناحیه ای که در دشت های وسطای ساحل رودخانه ٔ رن قرار گرفته و بنام مرکز آن «شهر بال » خوانده میشود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی بعل بعل . [ ب َ ] (ع اِ) زمین بلند که بر آن دو سال یک بار باران بارد. (منتهی الارب ). ج ، بِعال و بُعول وبُعولَة (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آنچه... بعل بعل . [ ب َ ] (ع اِ) خدا. در آشوری ، بابلی «بَلو» عبری «بَعَل »، آرامی «بَعلا»، در لغات جنوب الجزیره و حبشه «بَعل ». (از تاریخ اللغات السامیه... بعل بعل . [ ب َ ] (اِخ ) نام بت قوم یونس علیه السلام . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (غیاث ). || نام بتی در شام که قوم الیاس ... بعل بعل . [ ب َ ع َ ] (ع مص ) متحیر و ترسان و ستوه گشتن از چاره ٔ کار. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). سرگشته شدن . (تاج المصاد... بعل الذباب بعل الذبوب، بعل الذباب، بعل الذبول. خداوندگار مگسها. ملک الشیاطین. از خدایان سامی است که در اکرون از شهرهای پنجگانه ( غزه، اشکلون، اشداد، اکرون و ج... بعل الذباب بَعلالذُباب (به عبری: בַּעַל זְבוּב, Baʿal Zəvûv) یک عنوان معاصر خطاب به ابلیس، و بر اساس شیطانشناسی آیین مسیحیت یکی از شاهزادگان جهنم و فرمانده شیا... قریه ٔ بعل قریه ٔ بعل . [ ق َرْ ی َ / ی ِ ی ِ ؟ ] (اِخ ) (شهر...) (صحیفه ٔ یوشع 15:6 و 18:14). همان قریه ٔ یعاریم است . (قاموس کتب مقدس ). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود