گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بال نویسه گردانی: BAL بال . (اِخ ) ۞ ناحیه ای که در دشت های وسطای ساحل رودخانه ٔ رن قرار گرفته و بنام مرکز آن «شهر بال » خوانده میشود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۷ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۸ ثانیه واژه معنی بیس بال بیس بال . [ ب ِ ] (انگلیسی ، اِ) ۞ نام بازیی است که با یک چوبدست و توپ مخصوص روی چمن انجام دهند و یکی از بازیهای ملی کشور ایالات متحد... بال وری بال وری . [ وَ ] (حامص مرکب ) بالداری . صاحب بال بودن . آنی بال آنی بال . (اِخ ) ۞ هانی بال . نام سردار مشهور قرطاجنه . (247 - 182 ق . م .). و جنگهای او با دولت روم در تاریخ معروف است . پر و بال پر و بال . [ پ َ رُ / رْ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) پَر. مجازاً نیرو. قدرت . توانائی : بخواهم که شاها عنایت دهی که باشد مرا عون تو پَرّ و بال... بال زدن بال زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) (...مرغ ). تکان دادن بال .هفوه . (منتهی الارب ). اخفاق . (تاج المصادر بیهقی ): پر و بال به آب زلال شسته ، بال... بال تنگ بال تنگ . [ ت َ ](اِخ ) دهی است از دهستان دشمنزیاری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان که در 10 هزارگزی شمال باختری قلعه ٔ کلات مرکز دهستان و... بال زین بال زین . [ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بازوی زین را گویند. (آنندراج ). اطراف و دامنه های زین . (ناظم الاطباء). دامنه ٔ زین که به بال شبی... بال بان بال بان . (اِخ ) دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز که در 63 هزارگزی جنوب خاور اردکان و یک هزارگزی راه فرعی زرقان به بیض... سوزن بال سوزن بال . [ زَ ] (اِ مرکب ) بچه مرغی که پرهای نوبرآورد و آن پرها بعینه مثل سوزن و خار باشد و آنراسیخ پر نیز گویند. (آنندراج ) (از غیاث ) : به ... راست بال راست بال . (ص مرکب ) که بال مستقیم دارد. مقابل کج بال . || (اِ مرکب ) حشره ای که بال راست و مستقیم دارد ۞ . مانند ملخ . آبدزدک . (از جانو... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود