اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بالا

نویسه گردانی: BALA
بالا. (اِ) اسب جنیبت . (برهان قاطع) (اسدی ). اسب کوتل . (هفت قلزم ). پالا. پالاده . اسب یدک . (فرهنگ شعوری ). اسب کوتل . (غیاث اللغات ) (ولف ) :
ز شمشیر هندی به زرین نیام
ز بالای نامی به زرین ستام .

فردوسی .


چو بشنید بهرام بالای خواست
همان جوشن خسروآرای خواست .

فردوسی .


چو او را پیاده بدان رزمگاه
بدیدند گردان توران سپاه
که پردخت ماند همی جای اوی
ببردند پرمایه بالای اوی .

فردوسی .


بجنبید گودرز از جای خویش
بیاورد پوینده بالای خویش .

فردوسی .


همه لشکر کوس و بالا و پیل
پذیره فرستاد بر چند میل .

اسدی .


همه لشکر و پیل و بالای خویش
بشادی پذیره فرستاد پیش .

اسدی .


هزار اسب بالای پیشش درون
به برگستوان و زره گونه گون .

اسدی .


سیاه و خنگ در پیشش دوبالا
هم از شب هم ز بام گیتی آرا.

(ویس و رامین ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
نیزه بالا. [ ن َ / ن ِ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) مقدار یک نیزه در بلندی . (آنندراج ). به ارتفاع نیزه ای . (یادداشت مؤلف ) : کمربند گردان گرفتی به ...
ولم بالا. [ وَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرازپی بخش مرکزی شهرستان آمل . سکنه ٔ آن 115 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
مرغ بالا. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین . واقع در 16 هزارگزی شمال باختری نائین و 11 هزارگزی راه شوسه ٔ اردستان به نا...
مست بالا. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شراء بالا بخش وفس شهرستان اراک . واقعدر 69هزارگزی جنوب کمیجان و سر راه عمومی شراء. آب آن از رو...
میان بالا. [ یام ْ ] (ص مرکب ) مرد متوسطقامت . (آنندراج ). نه بلند و نه کوتاه . (ناظم الاطباء). میانه بالا. میانه قد. آنکه قدش نه بلند باشد نه ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شیوربالا. [ شی وَ ] (اِخ ) دهی است از بخش قره آغاج شهرستان مراغه . سکنه ٔ آن 136 تن . آب از چشمه . صنایعدستی جاجیم بافی . (از فرهنگ جغرافیائی...
شیخ بالا. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گرم خان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد است و 115 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
سنج بالا. [ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارسک بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، پنبه ، ارزن ، گاورس ، میوه جا...
سرحد بالا. [ س َ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. دارای 130 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات است . (ا...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۴۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.