گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بالا نویسه گردانی: BALA بالا. (اِ) مأخوذ از سانسکریت ، گیاه معطر. (ناظم الاطباء) : هر گل بالا که دهد بوستان بیشتری هست به هندوستان . امیرخسرو (از رشیدی ). ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۴ ثانیه واژه معنی پست بالا پست بالا. [ پ َ ] (ص مرکب ) رجوع به پست شود. پیل بالا پیل بالا. (ص مرکب ) به مقدار قامت فیل . (غیاث ) : صد پیل وار خواهدم از زر خشک ازآنک مشک است پیل بالا در سنبل ترش . خاقانی .از در خاقان کجا پی... جره بالا جره بالا. [ ج ُرْ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مزارعی از بخش برازجان از شهرستان بوشهر. این ده در چهل و دو هزارگزی شمال برازجان در کنار ر... چرب بالا چرب بالا. [ چ َ ] (ص مرکب ) کنایه از خوش قامت . (آنندراج ). خوش قدوقامت . (ناظم الاطباء). آنکه بالایش خوب بود. (شرفنامه ٔ منیری ). موزون و مطبوع... چلی بالا چلی بالا. [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان که در 24 هزارگزی جنوب علی آباد واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 13... حک بالا حک بالا. [ ح َ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان کزاز بالا بخش سربند شهرستان اراک ، واقع در شانزده هزارگزی شمال آستانه و هشت هزارگزی راه مالرو عم... خوش بالا خوش بالا. [ خُش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنوردبا 361 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). خوش بالا خوش بالا. [ خُش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابوربا 394 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). دره بالا دره بالا. [ دَرْ رَ ] (اِخ ) ازبلوکات ولایت ملایر است عده ٔ قرای آن 68 است . (از فرهنگ جغرافیایی سیاسی و از جغرافیای غرب ایران ص 80). دره بالا دره بالا. [ دَرْ رَ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان چناررود بخش آخوره شهرستان فریدن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴۷ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود