اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بالا

نویسه گردانی: BALA
بالا. (اِ) مأخوذ از سانسکریت ، گیاه معطر. (ناظم الاطباء) :
هر گل بالا که دهد بوستان
بیشتری هست به هندوستان .

امیرخسرو (از رشیدی ).


۞
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
کشک بالا. [ ک ُ ک ِ ] (اِخ ) نام محلی است کنار راه طهران به چالوس میان واریان و زره گان در شصت و هشت هزار و سیصد گزی تهران . (یادداشت مو...
کان بالا. (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع در 33هزارگزی شمال خاوری بیرجند ناحیه ای است کوهستانی معتدل ودا...
کلنگ بالا. [ ک ُ ن َ ] (اِخ ) دهی از بخش حومه ٔ شهرستان ایرانشهر است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
کنگ بالا. [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان زاوه است که در بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه واقع است و 601 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
گردو بالا. [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تنگ گزی بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 60هزارگزی شمال باختر اردل و 12هزارگزی جاده ٔ کوهرنگ . ه...
کوته بالا. [ ت َه ْ ] (ص مرکب ) کوتاه بالا. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوته ، کوتاه و کوتاه بالا شود.
کوچک بالا. [ چ َ / چ ِ ] (ص مرکب ) کوتاه بالا و پست قامت . (از آنندراج ). خردقامت و صغیرالجثه . (ناظم الاطباء).
گنج بالا. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند که در 12هزارگزی جنوب خاور خوسف واقع شده است . هوای آن گرم و س...
لاور بالا. [ وَ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوده بخش بستک ، شهرستان لار. واقع در چهل هزارگزی خاور بستک ، گرمسیر ومالاریائی . دارای 549 تن سکنه ...
هروز بالا. [ هََ زِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حرجند از بخش مرکزی شهرستان کرمان که در 70هزارگزی شمال کرمان و سر راه فرعی راور به کرمان ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۴۷ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.