بالع
نویسه گردانی:
BALʽ
بالع. [ ل ِ ] (ع ص ) اسم فاعل از بلع. فروبرنده از حلق . بلع کننده . اوبارنده . || (اِخ ) نام یکی از دو ستاره ٔ سعد بُلَع. نام ستاره ٔ روشن تر از دو ستاره ٔ سعد بلع.
واژه های همانند
۴۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
گل آباد بالا. [ گ ُ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع در 50هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. هوای آن معتدل و...
شی طوپ بالا. [ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . سکنه ٔ آن 90 تن . آب از چشمه . محصول آن غلات و...
برم شور بالا. [ ب َ شو رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 125 تن . آب آن از چاه و محصول آن غلات و صیفی جا...
ترش آب بالا. [ ت ُ ب ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهاباد است که در بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند قرار دارد. کوهستانی و معتدل است و64 تن سکنه دارد....
چاه نو بالا. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 117 هزارگزی جنوب خاور کنگان و2 هزارگزی شمال راه فرعی ...
چهارده بالا. [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهآباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند و 118 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است ....
چولهول بالا. (اِخ ) دهی است از دهستان بالا گریوه بخش ملاوی شهرستان خرم آباد. 400 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ چولهول آبیاری میشود. محصولش غ...
چناربرم بالا. [ چ ِ ب َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان که در 8 هزارگزی شمال باختری سی سخت و 7 هزارگز...
تاشکوه بالا. (اِخ ) دهی از دهستان کالج بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 1500گزی جنوب المده در کنار شوسه ٔ المده به گلندرود است . دشت ، معت...
برزیان بالا. [ ب َ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . سکنه ٔ آن 120 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایر...