اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بچه باز

نویسه گردانی: BCH BAZ
بچه باز. [ ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ ] (نف مرکب ) کسی که پسرهای امرد را دوست دارد. (فرهنگ نظام ). امردپرست . لاطی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ).غلامباره . غطریف . مردی که به پسران ساده بیش از زنان خواهش دارد. (یادداشت مؤلف ). شاهدباز :
ما بنگی و رند و بچه بازیم
دیوانه ٔ ... خوش قماشیم .

فوقی یزدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.