بچه باز. [ ب َ چ َ
/ چ ِ
/ ب َچ ْ چ َ
/ چ ِ ] (نف مرکب ) کسی که پسرهای امرد را دوست دارد. (فرهنگ نظام ). امردپرست . لاطی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ).غلامباره . غطریف . مردی که به پسران ساده بیش از زنان خواهش دارد. (یادداشت مؤلف ). شاهدباز
: ما بنگی و رند و بچه بازیم
دیوانه ٔ ... خوش قماشیم .
فوقی یزدی .