اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بختور

نویسه گردانی: BḴTWR
بختور. [ ب ُ / ب َ ] (اِ) بختو. رعد. (آنندراج ) ۞ (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). غرنده مثل ابر. (شرفنامه منیری ) :
عاجز شود ز اشک دو چشم و غریو من
ابر بهارگاهی و بختور در مطیر ۞ .

رودکی .


|| شیر درنده . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
بخت ور. [ ب َ وَ ] (ص مرکب ) (از: بخت + ور) بختیار. دولتمند. بختاور. (آنندراج ) ۞ . صاحب بخت . (برهان قاطع). مقبل . (ناظم الاطباء). مُطعم . (من...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.