اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بذ

نویسه گردانی: BḎ
بذ. [ ب َذذ ] (ع مص ) ۞ غلبه کردن و پیشی گرفتن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). چیره و فائق شدن . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
بذ. [ ب َ ] (پسوند) بَد. رجوع به بد شود ۞ .
بذ. [ ب َذذ ] (ع اِ) غلبه . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ) (شرح قاموس ) (از معجم متن اللغة). || خرمای پراکنده . (منتهی الارب ) (ناظ...
بذ. [ ب َذذ ] (اِخ ) شهری مابین اران و آذربایجان . (از منتهی الارب ). بابک خرم دین بزمان معتصم از اینجا خروج کرد. (از مراصد الاطلاع از یاددا...
دریگ بذ. [ دَ ب َ ] (اِ مرکب ) رئیس امور دربار. (ایران در زمان ساسانیان ص 356).
بذء. [ ب َذْءْ ] (ع مص ) ناخوش دیدن حال کسی را و کراهیت داشتن از آن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). ...
مان بذ. [ ب َ ] (اِ مرکب )رئیس خانه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رئیس خانواده و ظاهراً مقصود از مان بذان یک عده از اصیل زادگان زمان اشکانی...
ویس بذ. [ ب َ ] (اِ مرکب ) رئیس قبیله . (ایران در زمان ساسانیان ). رئیس قریه . در ایران باستان ، فرماندهان را به چهار دسته طبقه بندی کرده اند ...
کروگ بذ. [ ک َرْ رُ ب َ ] (اِ) ۞ رئیس کارگران سلطنتی و غیره و این منصبی بود نه چندان مهم که در عهد خسروپرویز بیشتر به عیسویان واگذار می ...
کاروگ بذ. [ ب َ ] (اِ) کروگبد. رئیس کارگران سلطنتی به عصر ساسانیان . رجوع به کروگبذ و تاریخ تمدن ایران ساسانی تألیف سعید نفیسی ج 1 ص 288 ...
اندرز بذ. [ اَ دَ ب َ ] (ص مرکب ) آموزگار. (در دوره ٔ ساسانیان ). (از ایران درزمان ساسانیان کریستن سن ترجمه رشید یاسمی ص 60).
« قبلی صفحه ۱ از ۵ ۲ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.