بر
نویسه گردانی:
BR
بر. [ ب ُ ] (اِ) گروه . طایفه . دسته . (در لهجه ٔ بختیاری ).
- یک بر ؛ در تداول یک گروه کثیر. یک دسته ٔ بزرگ و در آن نفرت و کراهت هست و چون دشنام و نفرینی است . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۵۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
گره بر آب زدن . [ گ ِ رِه ْ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) افسونکاری کردن . حیله گری . جادوئی : دم سخت گرم دارد که بجادوئی و افسون بزند گره بر آب ...
گره بر باد زدن . [ گ ِ رِه ْ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) گره بر باد کنایه از بی اعتباری دنیا باشد، چه هرگاه گویند گره بر باد مزن ، مراد این باشد ک...
ساز بر تار بستن . [ ب َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) کوک کردن ساز. (غیاث ) (آنندراج ) : فلک قانع نشد از نغمه ٔ طنبورافزودن ز هجران بهر ما ساز نوی بر تار ...
سنگ بر سبو زدن . [ س َ ب َ س َزَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از توبه کردن از شراب خوردن و عیش منغص کردن و شدن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص ...
سر بر زمین زدن . [ س َ ب َ زَ زَ دَ ] (مص مرکب ) سجده کردن . (آنندراج ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ناف بر غم زدن . [ ب َ غ َزَ دَ ] (مص مرکب ) آن است که ماماچه اگر به وقت بریدن ناف طفل غمگین و بی دماغ باشد آن کودک همیشه غمگین خواهد ...
نام بر یخ زدن . [ ب َ ی َ زَ دَ ] (مص مرکب ) محو کردن . (انجمن آرا) (غیاث اللغات ) (برهان قاطع). || فراموش کردن . (انجمن آرا) (برهان قاطع) ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بر روی آب آمدن . [ ب َ ی ِ م َ دَ ] (مص مرکب ) بر روی کار آمدن که کنایه از ظاهر شدن باشد.