اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

برء

نویسه گردانی: BRʼ
برء. [ ب ُ ] (ع مص ) بروء. بَرء. (از منتهی الارب ). به شدن از بیماری . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). از بیماری به شدن . (غیاث اللغات از کنزاللغة). از بیماری برخاستن . (منتهی الارب ). || (اِمص ) بهبود. شفا. بهتری از بیماری . (زمخشری ). || (اِ) دوای مخصوص مرضی . (یادداشت مؤلف ) : فهذا [ ای الحنظل ] هو البرء من هذا الداء [ ای الجذام ]. (ابن بیطار).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۲۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۶۹ ثانیه
ساق بر ساق مالیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) طپیدن و دست و پا زدن در حالت نزع . (آنندراج از بهار عجم ).
زانو بر خاک مالیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) زانوبر زمین نهادن . || کنایه از نهایت مؤدب و متواضع بودن است . (مجموعه ٔ مترادفات ) : دو زانوی ا...
زانو بر زمین نهادن . [ ب َ زَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کرنش کردن . (ناظم الاطباء). کنایه از نهایت مؤدب و متواضع بودن است . (مجموعه ٔ مترادفا...
قاروره بر سنگ زدن . [ رو رَ / رِ ب َ س َ زَ دَ] (مص مرکب ) کنایه از ناخوش کردن عیش . (آنندراج ).
ناف بر خوشی گرفتن . [ ب َ خوَ / خ ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) رجوع به ناف بر خوشی زدن شود.
ناخن بر یکدیگر زدن . [ خ ُ ب َ ی ِ گ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) میان دو کس جنگ انداختن . (بهارعجم ) (فرهنگ نظام ) : تا میان بلبل و قمری شود غوغا بپ...
گلبانگ بر قدم زدن . [ گ ُ ب َ ق َ دَ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از جلد و تیز رفتن و قدم را گلبانگ بر راه زدن . (آنندراج ) : بس که در راه تو ا...
معرفی LBS و کاربردهای آن banner 1402/03/10 چاپ خدماتی که ما از سرویس‌های لوکیشن محور دریافت می‌کنیم بی‌شمار هستند و به طور ویژه‌ای دسترسی ما به مکان‌ه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پیمانه بر سر کشیدن . [ پ َ / پ ِ ن َ / ن ِ ب َ س َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از یکباره شراب خوردن . (آنندراج ) : دامن صحبت مده از کف که...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.