اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

برگذاردن

نویسه گردانی: BRGḎʼRDN
برگذاردن . ۞ [ ب َ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) برگزاردن . انجام دادن . فیصله دادن . برگذراندن . و رجوع به برگذاشتن و برگزاردن شود. || برافراختن . رفعت بخشیدن . درگذرانیدن . برتر بردن . برگذراندن :
خرد پاسبان باشد و نیکخواه
سرش برگذارد ز ابر سیاه .

فردوسی .


جهد آن کن که از این کان جهان جان را
برگذاری بخرد زین فلک گردان .

ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 379).


به دانش گرای ای برادر که دانش
ترا برگذارد ازین چرخ اخضر.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
برگزاردن . ۞ [ ب َ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) برگذاردن . انجام دادن . فیصله دادن . کردن : چندکار سلطان مسعود برگزارد همه بانام . (تاریخ بیهقی چ اد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.