اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

برون شد

نویسه گردانی: BRWN ŠD
برون شد. [ ب ِ / ب ُ ش ُ ] (اِ مرکب ) مخرج . محل بیرون شدن . بیرون شد :
چو نظم مدح تو آغاز کردم اندر وقت
به من نماید راه برون شد و انجام .

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
خروجxoruj معنی ۱. خارج شدن؛ بیرون آمدن؛ بیرون رفتن. ۲. (اسم) (ادبی) از حروف قافیه که پس از حرف وصل قرار دارد، چنان‌که در «کشتیم» و «رشتیم»، «ی» حرف وص...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.