برون شد بیرون رفت برون رفت
نویسه گردانی:
BRWN ŠD BYRWN RFT BRWN RFT
خروجxoruj معنی ۱. خارج شدن؛ بیرون آمدن؛ بیرون رفتن. ۲. (اسم) (ادبی) از حروف قافیه که پس از حرف وصل قرار دارد، چنانکه در «کشتیم» و «رشتیم»، «ی» حرف وصل و «م» خروج است. ۳. [قدیمی] بیرون شدن از اطاعت؛ طغیان؛ عصیان. ⟨ خروج کردن: (مصدر لازم) طغیان کردن؛ قیام کردن؛ یاغی شدن. مترادف ۱. برون شد، بیرونرفت، برونرفت ۲. سرکشی، قیام، طغیان، عصیان ۳. بیرون آمدن، بیرون شدن، خارج شدن، در آمدن ۴. طغیان کردن، عصیان ورزیدن ≠ دخول برابر پارسی برو نرفت، برونرو
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.