بزرگ امید
نویسه گردانی:
BZRG ʼMYD
بزرگ امید. [ ب ُ زُ اُم ْ می ] (اِخ ) کیابزرگ امید. رجوع به کیابزرگ امید و بزرگ امید رودباری شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
بزرگ امید. [ ب ُ زُ اُ / اُم ْ می ] (اِ مرکب ) امید بزرگ . بزرگ آرزو : بتا تا مرگ جان تو ببرده ست بزرگ امید من با تو بمرده ست . (ویس و رامین ).ک...
بزرگ امید. [ ب ُ زُ اُم ْ می ] (اِخ ) نام حکیمی است که استاد و پرورنده ٔ پرویزبن انوشیروان بود. (برهان ). بروایت نظامی گنجوی معلم و مؤدب ...
حسن بزرگ امید. [ ح َ س َ ن ِ ب ُ زُ اُ ] (اِخ ) ابن محمدبن کیا بزرگ امید. یکی از امرای اسماعیلی الموت است . وی بجای پدرش محمد نشست و مقالات...
بزرگ امید رودباری . [ ب ُ زُ اُم ْ می دِ رو ] (اِخ ) معروف به کیابزرگ امید. رئیس اسماعیلیه ٔ الموت ، دومین حکمران آنان و جانشین و پیرو حسن صبا...