بزرگمهر. [ ب ُ زُ م ِ ] (اِخ ) نام حکیم بزرگوار و نجیب دانش شعار، پسر بختگان که سالها وزارت انوشیروان دادگر کرد وبحکمت معروف است و بتدبیر مشهور. و در اغلب کتب تواریخ و شهنامه ٔ فردوسی حالات وی مسطور. (انجمن آرای ناصری ). معرب آن بزرجمهر. وزیر (شاید داستانی ) خردمند خسرو انوشیروان شاهنشاه ساسانی . داستانهای بسیار از خردمندی او گفته اند. و گویند وقتی پادشاه هند دستگاه شطرنج نزد پادشاه ایران فرستاد، بزرگمهر اسرار آنراکشف کرد و در برابر بازی نرد را اختراع نمود. رساله ای بزبان پهلوی بنام «پندنامگ وزرگمهر بختگان » یعنی پندنامه ٔ بزرگمهر پسر بختگان بدو منسوب است که دارای
430 کلمه است . (از دائرة المعارف فارسی ). و رجوع به بزرجمهر و تاریخ کلام شبلی نعمانی ص
113 و التفهیم حاشیه ٔ ص
318 و ایران در زمان ساسانیان و سبک شناسی ج
1 ص
52 و
53 و
271 و دستورالوزراء ص
15 شود
: سیصد وزیر گیری بیش از بزرگمهر
سیصد امیر بندی بیش از سپندیار.
منوچهری .
بزم نوشیروان سپهری بود
کز جهانش بزرگمهری بود.
نظامی .