بزرگمهر
نویسه گردانی:
BZRGMHR
بزرگمهر. [ ب ُ زُ م ِ ] (اِخ ) ابن بختگان . همان بزرجمهر حکیم و وزیر نوشیروان است . رجوع به بزرجمهر و بزرگمهر و شرح احوال و آثار رودکی ص 286 و 287 شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
بزرگمهر. [ ب ُ زُ م ِ ] (اِخ ) نام حکیم بزرگوار و نجیب دانش شعار، پسر بختگان که سالها وزارت انوشیروان دادگر کرد وبحکمت معروف است و بتدبیر مش...
بزرگ مهر. [ ب ُ زُ م ِ ] (اِ مرکب ) آفتاب بزرگ . (انجمن آرای ناصری ). || (ص مرکب ) صاحب محبت بزرگ . (انجمن آرای ناصری ).