بشیر
نویسه گردانی:
BŠYR
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مواضعخان بخش ورزقان شهرستان اهر. سکنه ٔ آن 312 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، حبوب . شغل اهالی آن زراعت و گله داری . صنایع دستی آن گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن قاسم بن عمر شهابی از بزرگترین امرای شهابیان بود که در لبنان و وادی التیم سوریه اهمیت و شکوه فراوان داشتند. وی ...
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالمنذر انصاری مشهور به کنیه ٔ خود ابولبابه است . و در اسم او اختلاف است . رجوع به ابولبابه و الاصابة ج 1 ص 164 شو...
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲانصاری خزرجی . ابو موسی بن عقبه از ابن شهاب و ابوالاسود از عروة وی را در زمره ٔ کسانی که در یمامه شهید شده اند...
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن عتیک بن قیس ... انصاری در جنگ احد حضور یافت و در یمامه کشته شد. رجوع به الاصابة ج 1 ص 164 شود.
بشیر. [ب َ ] (اِخ ) ابن عرفطه جهنی یا بشیربن عقربه و بشیربن عمروبن محصن . رجوع به بشر و الاصابة ج 1 ص 164 شود.
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن عقبه . پسر ابو مسعود عقبه و از صحابه است . زمان حضرت رسول (ص ) را درک کرده است و بعض احادیث از پدرش نقل کرده و د...
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن عقربه ، ابوالیمان . یکی از صحابه است و پدرش در یکی از غزوات در معیت حضرت رسول (ص ) بشهادت رسید. وی بعدها در فلسطین...
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن عمر در سال هجرت متولد شدو در سال 85 هَ . ق . درگذشت و در زمان حجاج ، عریف قوم خود بود برخی او را اسیر نامیده اند. رج...
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن عمربن محصن اویسه برادر ثعلبةبن عمربن عمره بشربن عمر. در سنه ٔ پانزده ق . شهید شد. رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی 13...
بشیر. [ ب َ ] (اِخ ) ابن عمرو، ابوعمره یکی از صحابه و انصار است و در محاربه ٔ صفین بهمراه حضرت علی (ع ) شهادت یافت . نامش را بشر هم آورده ...