اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بطلمیوس

نویسه گردانی: BṬLMYWS
بطلمیوس . [ ب َ ل َ ] (اِ) بطلیموس . روشنایی . (از برهان ) (آنندراج ). معناه الحربی . (آثار الباقیه ٔ بیرونی چ ساخائو ص 30 س 21 از یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
بطلمیوس هفتم . [ ب َ ل َ س ِ هََ ت ُ ](اِخ ) اورگت دوم . اورژت دوم = اوپاتر ۞ . برادر بطلمیوس فیلومتر (145-116 ق .م .). از 149 تا 117 ق .م ۞ ....
بطلمیوس غریب . [ ب َ ل َ س ِ غ َ ](اِخ ) از فلاسفه ٔ طبیعین و از اوست : کتاب اخبار ارسطالیس و وفاته و مراتب کتبه . (ابن الندیم ). قفطی گوید: ا...
بطلمیوس پنجم . [ ب َ ل َ س ِ پ َ ج ُ ] (اِخ ) اپیفان ۞ . اپیفانیس ، بمعنی ماجد، با افتخار (203-181 ق .م ). ۞ از 205 تا 181م . زندگی میکرد. (از ...
بطلمیوس ثانی . [ ب َ ل َ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) لقبی بوده که به دانشمند بزرگ بقصد بزرگ داشت و تجلیل اطلاق میشده چنانکه خاقانی در ش...
بطلمیوس ثانی . [ ب َ ل َ س ِ ] (اِخ ) لقب ابوعلی بن هیثم . رجوع به ابن هیثم و تتمه ٔ صوان الحکمه ص 77، و روضات الجنات چ 1 ص 134 شود.
بطلمیوس ثانی . [ ب َ ل َ س ِ ] (اِخ ) لقب غیاث الدین جمشید. رجوع به غیاث الدین جمشید و حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 21 شود.
نظام بطلمیوس . [ ن ِ م ِ ب َ ل َم ْ ] (ترکیب اضافی ) نظریه ٔ مرکزیت زمین و سکون آن . رجوع به بطلمیوس شود.
قانون بطلمیوس . [ ن ِ ب َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قانونی است که در «المجسطی » ضبط شده . این قانون از هیئت دانهای اسکندریه است که حسا...
بطلمیوس چهارم . [ ب َ ل َ س ِ چ َ/ چ ِ رُ ] (اِخ ) فیلوپاتر ۞ زیرا وی متهم به مسموم ساختن پدر بود و از این رو به طنز وی را فیلوپاتر (محب ال...
بطلمیوس قلوذی . [ ب َ ل َ س ِ ق َ ] (اِخ ) ۞ حکیمی بوده یونانی . (برهان ). منجم معروف و مشهور که درمائه ٔ دویم میلادی در مصر متولد گردید. ای...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.