اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بطیخ

نویسه گردانی: BṬYḴ
بطیخ . [ ب ِطْ طی ] (ع اِ) صاحب قاموس گوید هرچه بر روی زمین پهن شود. (آنندراج ). هرچیز شبیه بخربزه : و ان اخرج شحمه [ شحم الحنظل ] من بطیخه نقصت قوته سریعاً. (ابن البیطار). کدو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نوعی از کدو (یقطین ) است که بالارونده نیست ولی مانند رشته هایی بر زمین گسترده شود.(از اقرب الموارد). || خیار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || خربزه ۞ و مانند آن . بطیخه ، یکی . (منتهی الارب ) (غیاث ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). خربزه که میوه ای حاصل از یک بوته است . (فرهنگ نظام ). لغت رومی است ، بفارسی خربزه نامند و بیونانی قابش . بهترین او شیرین کم آب نازک بی جرم است و بهترین ناشیرین او ملیون است که خربزه ٔ گرمک باشد. (از تحفه ). و رجوع به ترجمه ٔ صیدنه و مفردات ابن بیطار و تذکره ٔ ضریر انطاکی شود.
- دارالبطیخ ؛ محله ای در اصفهان . (ناظم الاطباء). و رجوع به همین کلمه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
بطیخ. این گیاه از تیره خیاریان (Cucurbitacea) (Citrullus vulgaris یا Cucurbita citrullus) را چینی‌ها با نام si kwa (’’خربزه باختری ‘‘) می‌شناسند....
بطیخ زقی . [ ب ِطْ طی خ ِ زَق ْقی ] (اِ) و بطیخ هندی و شامی و فلسطینی ، بطیخ هندی است که بفارسی هندوانه و بهندی ترپوز نامند. (فهرست مخزن ...
بطیخ شامی . [ ب ِطْ طی خ ِ ] (اِ) بفارسی هندوانه و بهندی ترپوز نامند. (فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به بطیخ هندی و خربزه ٔ شامی شود.
بطیخ طویل . [ ب ِطْ طی خ ِ طَ ] (اِ) خربزه است و قید طویل برای جدا کردن آن از بطیخ مستدیر می آورده اند که هندوانه باشد. ملونیا. (ابن بیطار...
بطیخ هندی . [ ب ِطْ طی خ ِ هَِ ] (اِ) هندوانه . (ناظم الاطباء). بفارسی هندوانه و بعربی دلاع و رابوقه ۞ نامند. بفارسی هندوانه و بهندی ترپوز...
بطیخ فلسطین . [ب ِطْ طی خ ِ ف ِ ل ِ ] (اِ) بفارسی و بهندی ترپوز نامند. (فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به بطیخ هندی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.