بع
نویسه گردانی:
Bʽ
بع. [ ب َ ] (اِ) بعبع. آواز بره و گوسفند وبز و بزغاله . (یادداشت مؤلف ). رجوع به بعبع شود.
واژه های همانند
۱۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
از چهار واژه، دو واژه ی (روابط، جنس) عربی است و پارسی جایگزین هر چهار واژه این است:
تالپاگ (سنسکریت: تَلپَگَ)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این زبانزد بر گرفته از یکی از سروده های نظامی گنجوی است:
کند با جنس خود هر جنس پرواز کبوتر با کبوتر باز با باز (نظامی)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
مخفف : اداره برخورد با ادیان ( مربوط به وزارت اطلاعات )
یکی از کثیف ترین بخش های وزارت اطلاعات که کار اصلی آن تفتیش عقاید ، تجاوز ، تخریب و تحریف بز...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ماتون= mãtun مِهر، هفتمین ماه سال
ماتیان= mãtiãn مهم، اصلی، اساسی
ماتیکان= mãt-ik-ãn ـ1ـ (= مَتیان) کتاب 2ـ مهم، اصلی، اساسی
ماتیگان= mãt-ig-ãn (= ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
شوشتری یکی از گویشهای جنوب غربی زبان فارسی است.[۱] از نظر آواشناسی گویش شوشتری از گویش فارسی نو اولیه منشا میگیرد با ویژگیهایی که مختص به گویشهای ...