اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعل

نویسه گردانی: BʽL
بعل . [ ب َ ع َ ] (ع مص ) متحیر و ترسان و ستوه گشتن از چاره ٔ کار. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). سرگشته شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). بَعِل . || (ص ) متحیر و ترسان و بستوه آمده از چاره ٔ کار. (منتهی الارب ). کسی که در چاره ٔ کار متحیر و ترسان باشد. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بَعِلَة. (منتهی الارب ). و رجوع به بعلة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
پر و بال زدن . [ پ َ رُ زَ دَ ] (مص مرکب ) پرپر زدن .دست و بال زدن مرغ . و نفرینی است : پر و بال بزنی !
پر و بال زده . [ پ َ رُ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نفرینی است .
بال قوج پاشا. [ ] (اِخ ) از سرداران عثمانی بود در زمان حمله ٔ امیرتیمور به عثمانی و جنگ با ایلدرم بایزید (804هَ . ق .). خواندمیر آرد: از آن...
بال به معنی دل است..و حال بال به معنی حال دل است...این واژه در زبان بختیاری به صورت پرسشی( حال و بالتان چطور است؟!) بسیار مورد استفاده قرار میگیرد!ثبت...
پر و بال کردن . [ پ َ رُ ک َ دَ ](مص مرکب ) قوت گرفتن : اگر بگذاریم ایشان را به زمین قرار گیرند و پر و بال کنند. (تاریخ بیهقی ص 480).
پر و بال داشتن . [ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از زور و قوت و قدرت داشتن باشد. (برهان قاطع).
بازل (به آلمانی: Basel، به فرانسوی: Bâle) سومین شهر پرجمعیت کشور سوئیس است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۶ برابر با ۱۶۵٬۵۲۹ نفر و با احتساب حومه ۷۳۱٬۰۰۰...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.