گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بهروز نویسه گردانی: BHRWZ بهروز. [ ب ِ ] (اِخ ) نام پهلوان ایرانی معاصر بهرام گور. (ولف ) : یکی نامه بنوشت بهروز هوربه نزد شهنشاه بهرام گور.فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2185). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی بهروز بهروز. [ ب ِ ] (اِ مرکب ) به روز. روز نیک و روز خوش . (فرهنگ فارسی معین ). || (ص مرکب ) نیک روز. خوش اختر. نیکبخت . (فرهنگ فارسی معین ) : قیص... قلعه حاج بهروز قلعه حاج بهروز. [ ق َ ع َ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دزکرد بخش مرکزی شهرستان آباده ، واقع در 75هزارگزی باختر اقلید و 21هزارگزی جنوب راه ... به روز در زمان بودن - همگام با دیگران (اکثریت یا اقلیت) به روز کردن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود