بهمن
نویسه گردانی:
BHMN
بهمن . [ ب َ م َ ] (اِخ ) نام قلعه ای است در هندوستان . (برهان ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
قلعه ٔبهمن دز. [ ق َ ع َ ی ِ ب َ م َ دِ ] (اِخ ) قلعه خرابه ای است بالای کوه سبلان اردبیل . (جغرافیای غرب ایران ص 128).
بهمن فرمانآرا (۱۳۲۰ -) تهیهکننده، کارگردان، فیلمنامه نویس و نویسنده ایرانی است.
محتویات
* ۱ زندگی نامه
* ۲ حاشیه ها
* ۳ مدارک تحصی...
بهمن نامور مطلق (متولد ۱۳۴۱) نشانهشناس ایرانی و استادیار گروه فرانسه دانشگاه شهیدبهشتیست. او پس از سپری شدن کارشناسی مترجمی زبان فرانسه برای ادامه ت...
بهمن یاری بالا. [ ب َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حیات داود است که در بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر واقع است و 700 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف...
بهمن باتمانقلیچ (۱۳۱۵-۱۳۹۸) کارآفرین ایرانی بود که پیش از انقلاب چندین پروژه بزرگ در ایران از جمله تلهکابین توچال را احداث کرده بود. کار ساخت تلهکاب...
بهمن یاری پائین . [ ب َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حیات داود است که در بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغر...
به من دخلی ندارد. به من ربطی ندارد، به من مرتبط نیست. رجوع شود به «دخل داشتن».
توضیح:
در بخش «دَخل» لغتنامۀ دهخدا چنین می خوانیم:
"|| ربط: ا...
این یک مثل است که بیشتر در شیراز مورد استفاده قرار میگیرد و در مواقعی که شخصی از شخص دیگری انتقاد میکند و یا نظر مخالف با گوینده ارائه میدهد و یا ا...