اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی

نویسه گردانی: BY
بی . (اِ) کرم وپروانه . (ناظم الاطباء). بید. (از اشتینگاس ). ظاهراًمصحف یا لهجه ای است «بید» را. و رجوع به بید شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۷۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۴ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کسی که دور از عشق مانده-بدون عشق و عاشقی-تا به حال عاشق نشده-منفرد از عشق-منفرد-تنها بدون یاری-بدون همزبان-بدون یار - همه در این دنیا می خوانند از ع...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
بی راه: گمراه. بسیار مردم را بی راه کردند..( مویدالدین شیرازی، بنیاد تاویل، فصل دوم ص76)
کسی که مبادی آداب نیست، شخص بی نزاکت، شخصی که ادب را رعایت نمی‌کند.
بی هما و بی مانند بدونی تشابه
لغت قمی است به معنای ، لمیدن-تکیه دادن
محل بی‌ نور، جای تاریک
بی بدل. {بی بَدَ ل}. (ص.). بی جایگزین، بی مثال، بی مثل و مانند، بی تا و همتا. تک. /////////////////////// جَریده رو که گُذَرگاه عافیَت تَنگ است پیاله ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.