بی نوائی
نویسه گردانی:
BY NWʼʼY
بی نوائی . [ ن َ ] (حامص مرکب ) بینوایی . رجوع به بینوایی شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
بی نوایی . [ ن َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی نوا. بی سرانجامی . (ناظم الاطباء). بی سامانی . (آنندراج ). || بی غذایی . کمی آزوقه . بی قوتی ....
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ساز بینوائی زدن . [ زِ ن َ زَ دَ ] (مص مرکب ) گدائی کردن . (آنندراج ، از مظهر العجایب ).