اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بینی کردن

نویسه گردانی: BYNY KRDN
بینی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از غرور و تکبر کردن . (آنندراج از بهار عجم ) :
شکر کن غره مشو بینی مکن
گوش دار و هیچ خودبینی مکن
هر کسی کو از حسد بینی کند
خویشتن بی گوش و بی بینی کند.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۳ ثانیه
پیش بینی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مآل اندیشی کردن . عاقبت اندیشی کردن . احتیاط بکار بردن . آخربینی کردن . آخر دیدن . رجوع به پیش بینی شود ...
بینی پاک کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بینی افشاندن . بینی گرفتن . آب بینی خود را بدستمال و غیره زدودن . امتخاط. تمخط. مخط. (تاج المصادر بیهقی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.