اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پاتوغ

نویسه گردانی: PATWḠ
پاتوغ . (اِ مرکب ) (از:«پای » فارسی ، بمعنی محل و جای + توغ ترکی ) ۞ و آن نیزه ٔ کوتاهی است که دُم اسب بر سر آن بندند و بر فراز آن گوئی زرین آویزند و پیشاپیش حکام و سرداران برند، و معنی ترکیبی آن محل عادی اجتماعات لوطیان در محلت یا شهر یا قریه ای است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
پاتوق. (تُ) از ترکی اسم مرکب پاتوغ: محلی که گرد هم آیند. منابع فرهنگ لغت معین برگردان‌ها انگلیسی station stamping ground resort rendezvous recourse po...
پاتوق /pātoq/ ۱. جایی که کسی معمولاً ساعت‌های بیکاری خود را در آن می‌گذراند. ۲. [قدیمی] جایی که پرچم را نصب کنند و گروهی دور آن جمع شوند؛ پای عَلَم. ف...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.