اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پاک

نویسه گردانی: PAK
پاک . (اِخ ) ۞ جزیره ای از جزایر پلی نِزی که از شرقی ترین اراضی اقیانوسیه است . این جزیره به مساحت 118 هزارگز مربع و دارای 250 تن سکنه است و چون در روز عید پاک سال 1722م .1134/ هَ.ق . کشف شده است بدو نام پاک داده اند. کاشف آن رُگ گ ِ وِن است و نام اصلی و حقیقی این جزیره راپانوئی است . ساکنین این جزیره از حیث رنگ تیره ٔ پوست از سایر اهالی پلی نزی ممتازند و به سفالگری اشتغال دارند و نوعی از خط هیروگلیفی (خط وحوش ) بر روی چوب نویسند. از اجداد این مردم تندیسه های نیمه تمام بزرگ در آن جزیره برجای است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
پاک خواندن . [ خوا/ خا دَ ] (مص مرکب ) تقدیس .
پاک گردیدن . [ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) طاهر شدن . || برسیدن . بسررسیدن مدت و اَجَل : چو میروک را پاک گردد هزاربرآرد پر از گردش روزگار.عنصری ...
ماهوت پاک کن . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) آلتی است مرکب از دسته ٔ چوبین که به یک سو یا دو سوی آن موی دم اسب و غیره متصل کرده اند و به وسیله ٔ آن...
شیشه پاک کنی . [ شی ش َ / ش ِ ک ُ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل شیشه پاک کن .
دندان پاک کن . [ دَ ک ُ ] (نف مرکب ) پاک کننده ٔ دندان . || (اِ مرکب ) خلال . مسواک . دندان آپریز. (یادداشت مؤلف ).
پاک روب کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاک رُفتن .
اصلداران پاک . [ اَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )مردمان پارسا و مقدس . و پیغمبران . (ناظم الاطباء). انبیاء(ع ) و ملائکه و اولیاء (رض ). (از مؤید...
بخاری پاک کن . [ ب ُ ک ُ ] (نف مرکب ) که بخاری را پاک کند. که دوده های بخاری را بزداید. پاک کننده ٔ بخاری . || (اِ مرکب ) چوب یاریسمانی که...
پاک گردانیدن . [ گ َ دَ ] (مص مرکب ) تزکیه . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ): شراب ...تن را قوی کند و پاک گرداند ببول و عرق و بخار. (نوروزنامه )....
پاک تراش کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب )در باغبانی ، پاک تراشیدن شاخهای درختان باغ . || در حلاّقی ، پاک تراشیدن ریش چنانکه بن مویها برجا...
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۳ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.