اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پاک

نویسه گردانی: PAK
پاک . (اِخ ) ۞ جزیره ای از جزایر پلی نِزی که از شرقی ترین اراضی اقیانوسیه است . این جزیره به مساحت 118 هزارگز مربع و دارای 250 تن سکنه است و چون در روز عید پاک سال 1722م .1134/ هَ.ق . کشف شده است بدو نام پاک داده اند. کاشف آن رُگ گ ِ وِن است و نام اصلی و حقیقی این جزیره راپانوئی است . ساکنین این جزیره از حیث رنگ تیره ٔ پوست از سایر اهالی پلی نزی ممتازند و به سفالگری اشتغال دارند و نوعی از خط هیروگلیفی (خط وحوش ) بر روی چوب نویسند. از اجداد این مردم تندیسه های نیمه تمام بزرگ در آن جزیره برجای است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
نعیم پاک . [ ن َ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از اعمال شایسته است که طاعت و عبادت باشد. (برهان قاطع). || نعمت و روزی حلال و طیب ...
پاک نهادی . [ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) پاک فطرتی . پاکدرونی . پاک طینیت . پاک سرشتی .
پاک ورنز. [ وِ رُ ن ِ] (اِخ ) ۞ نامی که به قتل عام فرانسویان داده اند در وِرُن بسال 1797م . (1211 هَ . ق .) یک روز بعد از عید پاک ، بتحریک...
پاک یزدان . [ ی َ ] (اِ مرکب ) یزدان پاک . خداوند پاک . قدّوس : بزرگی کن و چاره ٔ ما بسازهم از پاک یزدان نه ای بی نیاز. فردوسی .نه از پاک یزدا...
پاک نژادی . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) پاک گوهری .
پاک نویسی . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل پاک نویس .
قلم پاک کن . [ ق َ ل َ ک ُ ] (اِ مرکب ) پاک کننده ٔ قلم و آن پارچه ٔ پشمینه یا کرباس باشد که بدان قلم سیاهی آلوده را پاک کنند. (غیاث اللغات...
گوش پاک کن . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) میلی سرپهن که پاک کردن چرک گوش را به کار است . هر چیز که بدان گوش را پاک کنند. میله ٔ باریک پلاستیکی که د...
پاک شمردن . [ ش ِ م ُ دَ ] (مص مرکب ) اِستنظاف .
پاک سریرتی . [ س َ رَ ] (حامص مرکب ) پاک باطنی . پاک درونی . پاک سری . پاکی سریرت . پاکی باطن .
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۳ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.