اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پای درآوردن

نویسه گردانی: PAY DRʼAWRDN
پای درآوردن . [ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) پای برکاب یا اسپ درآوردن . سوار شدن . برنشستن :
بشبرنگ شولک درآورد پای
گرائید با گرز گردی ز جای .

اسدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ز پای درآوردن . [ زِ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) بر زمین افکندن . زیردست ساختن . عاجز و ناتوان کردن . بیچاره و زبون گرداندن . مغلوب ساختن : اگر روز...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.