گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پتک نویسه گردانی: PTK پتک . [ پ ُ ت ُک ِ ] (اِخ ) ۞ شهری است در ممالک متحده ٔ امریکا رد آی لاند واقع در کنار بلاکستون دارای 175000 تن سکنه . و صنعت نساجی پنبه ای دارد. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی پتک پتک . [ پ ُ ] (اِ) کدین بزرگ آهنگران . (اسدی ). فطیس . خایسک بزرگ . مطراق . مطرقه . آنچه آهنگران با آن کوبند. مطرقه ای بزرگ از فولاد که آهنگر... پتک پتک . [ ] (اِ) بلور. «البلور انفس الجواهر التی یعمل منها الاوانی لو لاتبزله بالکثرة و یسمیه الهند پتک و فیه فضل صلابة یقطع بها کثیر من الجو... پتک زن پتک زن . [ پ ُ زَ ] (نف مرکب ) آهنگر. پتکدار : سر عدو بتن اندر فروبرد بدبوس چنانکه پتک زن اندر زمین بردسندان .فرخی . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود