پر و پا
نویسه گردانی:
PR W PA
پر و پا. [ پ َ رُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) پا: پر و پام نجس شده . || پیش آمد : خوب پر و پائی برای فلان افتاده است . چنین پر و پائی برای هیچکس نیفتاده . || بنیان محکم . اساس استوار: گفته های او پر و پائی ندارد.
- از پر و پا افتادن ؛ آمد و رفت قطع شدن : آخر شب مردم که از پر و پا افتادند مطالعه بهتر می توان کرد.
- || سکوت و آرامش یافتن .
- || بیطاقت شدن . رجوع به پر و پای و رجوع به پا و پر شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
پر و پا قرص . [ پ َ رُ ق ُ ] (ص مرکب ) استوار. محکم . متین .
پا و پر. [ وُپ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) قدرت و توانائی و تاب وطاقت . (برهان ). قدرت مقاومت و استقامت : تو دادی مرا زور و آئین و فرسپاه و ...