اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پر و پای

نویسه گردانی: PR W PAY
پر و پای . [ پ َ رُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) پای و پر.تاب و طاقت و قدرت و توانائی . (برهان ) :
که کاوس بی فر و بی پر و پای
نشسته ست بر تخت بی رهنمای .

فردوسی .


و در فرهنگها این شعر را نیز به فردوسی نسبت کرده اند :
چو این گون هنرها بجای آورد
دلاور شود پرّ و پای آورد.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
پای و پر. [ ی ُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) پا و پر. تاب . طاقت . قدرت . توانائی . نیروی مقاومت : ببینیم تا چیست آیین و فرسواری و زیبائی و پ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.