اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پس

نویسه گردانی: PS
پس . [ پ ُ ] (اِ) مخفف پسر، چه پسر به ضم «پ » باشد چنانکه در سامی معرب بنظر رسیده . (فرهنگ رشیدی ). پور. ابن :
آن کرنج و شکرش برداشت پاک
واندر آن دستار آن زن بست خاک
این زن از دکان فرودآمد چو باد
پُس فلرزنگش بدست اندر نهاد.

رودکی .


جز بمادندر نماند این جهان کینه جوی
با پسندر کینه دارد همچو با دختندرا.

رودکی .


نخستین کی نامدار اردشیر
پس شهریار آن نبرده دلیر.

دقیقی .


بیامد پس از سروران سپاه
پُس تهم جاماسب دستور شاه .

دقیقی .


پس آگاه کردند زان کارزار
پس شاه را فرخ اسفندیار.

دقیقی .


پُس شاه لهراسب گشتاسپ شاه
نگهدار گیتی سزاوار گاه .

دقیقی .


بیامد پس او گزیده سوار
پس شهریار جهان نیوزار.

دقیقی .


بیامد نخست آن سوار هژیر
پس شهریار جهان اردشیر.

فردوسی .


آنگه رزبانش را بخواند دهقان
دو پسر خویش راو دو پُس رزبان .

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۲ ثانیه
پس سر. [ پ َ س ِ س َ ] (اِ مرکب ) پشت سر. عقب سر. قفا. قذال . قمحدوه . ذِفری ؛ پس سر و گردن . (منتهی الارب ).- پس سر کسی بد گفتن ؛ غیبت او ک...
پس ران . [ پ َ ] (اِ مرکب ) جانب پسین ران . گوشت پسین ران .
پس ران . [ پ َ ] (نف مرکب ) حادّ. راننده ٔ شتر.
پس افت . [ پ َ اُ ] (ن مف مرکب ) ذخیره . یخنی . اندوخته . || آنچه از اقساطِ بدهی و قرضی در موعد خود پرداخته نشده باشد.
بیه پس . [ ی َ پ َ ] (اِخ ) قسمت غربی سرزمین گیلان آن سوی رودیان . مقابل بیه پیش یا این سوی رودیان . یکی از دو قسمت سابق سرزمین گیلان ....
پس بال .[ پ َ ] (اِ مرکب ) پری که در عقب شهپر است . خافیه .
پس ترک . [ پ َ ت َ رَ ] (اِ مصغر، ص ، ق مرکب ) بُعیدَ هذا.اندکی متأخر : و او (یعنی کوکب علوی ) مستقیم است تا آنگاه که بوقت برآمدن آفتاب آ...
پس خور. [ پ َ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) آنکه بازمانده ٔ غذای دیگران خورد. || (ن مف مرکب ) مخفف پس خورده یا بازمانده یا فضله ٔ طعام و غذا. سُ...
پس خیز. [ پ َ ] (نف مرکب ) شاگرد و نومشق کشتی گیران چرا که بعد از تعلیم همه ٔ شاگردان استاد بجهت تعلیم با او کشتی گیرد. (بهار عجم و شرح از ...
پس پرس . [ پ َ پ َ رَ ] (اِخ ) نام دهی در کجور مازندران . (مازندران و استراباد رابینو).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۸ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.