جستجو در پارسی ویکی
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت

نویسه گردانی: PŠT
پشت . [ پ ُ ] (اِخ ) یاقوت گوید: بشت ۞ شهری است در نواحی نیشابور مشتمل بر دویست و بیست و شش قریه وگویند معرب پشت است بفارسی چه آن مانند پشت است برای نیشابور. (معجم البلدان از علامه ٔ قزوینی در حواشی چهارمقاله ص 124 و نیز رجوع به لفظ پشت در برهان قاطعشود). و خارزنج در این ناحیت واقع است :
ز گرگان بیامد سوی راه پشت
پر آژنگ رخساره و دل درشت .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت و پناه

پشت و پناه . [ پ ُ ت ُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مددکار. یاریگر. حامی . ظهیر. ثِمال . (مهذب الاسماء) : بهر کار پشت و پناهم توئی نماینده ٔ رای...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت میزنشین

پشت میزنشین . [ پ ُ ت ِ ن ِ ] (نف مرکب ) ۞ عضو (کارمند) دیوانها و ادارات .
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت لرزیدن

پشت لرزیدن . [ پ ُ ل َ دَ ] (مص مرکب ) و پشت بلرزیدن کسی را. نهایت ترسیدن : از دیدن سپاه ایران پشت ترکان بلرزید.
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بالارود پشت

بالارود پشت . [پ ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبنه ٔ بخش مرکزی شهرستان لاهیجان که در 12 هزارگزی شمال خاور رودبنه درجلگه واقع است . ناحی...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت شهیدان

پشت شهیدان . [ پ ُ ش َ ] (اِخ ) نام موضعی در مغرب میرانشاه .
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت گردوکوه

پشت گردوکوه . [ پ ُ گ ِ ] (اِخ ) نام ییلاقی در شاهکوه و ساور استرآباد. (مازندران و استرآباد رابینو ص 126).
اجازه ویرایش برای همه اعضا

لاک پشت سبز

لاک‌پشت سبز ( به انگلیسی: Chelonia mydas) نوعی لاکپشت است که در آبهای گرمسیری از خلیج فارس و دریای عمان تا اقیانوس‌های آرام و اطلس زندگی می‌کند. از ن...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خط اره ٔ پشت

خط اره ٔ پشت . [ خ َطْ طِ اَرْ رَ ی ِ پ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خطی که در میان پشت بدرازی می باشد. (آنندراج ).
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت هم انداز

پشت هم انداز. [ پ ُ ت ِ هََ اَ ] (نف مرکب ) گَربِز.محیل . مکار. فریبنده . حیله باز. || مرتب کننده ٔ برگه ها و یادداشتهای کتاب لغتی بر ترتیب خاص...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پشت برآوردن

پشت برآوردن . [پ ُ ب َ وَ دَ ] (مص مرکب ) روی گردانیدن : بگیرید یکسر ره زردهشت بسوی بت چین برآرید پشت .دقیقی .
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۱۷ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.
 
ورود