اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پل

نویسه گردانی: PL
پل . [ پ ُ ] (اِخ ) ۞ از مردم اگینه ۞ . یکی از اطبای قدیم یونان است اندکی پیش از این که عمروبن العاص اسکندریه را فتح کند او در آن شهر بوده است و کتابی بنام اختصار طب دارد مرکب از هفت کتاب و این کتاب در علم طب اثری معتبر است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
پل زال . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به قلعه ٔ پل زال شود.
پل زدن . [ پ ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) پل ساختن . پل کردن . پل بستن و بنا کردن پل : یکی پول دیگر بباید زدن شدن را یکی راه و بازآمدن .فردوسی .
پل دوم . [ پ ُ ل ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) پاپ از1464 تا 1471م .
پل دشت . [ پ ُ ل ِ دَ ] (اِخ ) نام جدید قریه ٔ عرب که در مشرق ماکو واقع است . رجوع شود به اصطلاحات فرهنگستان .
پل چوم . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) نام پلی در اصفهان و آن یک فرسخ دورتر از پل شهرستان است و چوم نام قریه ٔ مجاورآن است . (کتاب اصفهان تألیف ...
پل حطب . [ پ ُ ل ِ ح َ طَ ] (اِخ ) نام پلی در نواحی خراسان . (حبیب السیر چ طهران جزء 3 از ج 3 ص 182).
پل خاب . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به پل خواب شود.
پل خرده . [ پ ُ خ ُ دَ ] (اِخ ) نام دیهی در استراباد رستاق . (مازندران و استراباد تألیف رابینو ص 127).
بجای پل عابر پیاده بکار برده شود.
لرستان را می توان سرزمین پله ای تاریخی نامید به طوری‌که در این استان بیش از 70 پل تاریخی وجود دارد. پل های گاومیشان، شاپوری(شکسته)،کلهر ، پل آجری، پل...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۸ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.